مدیر عامل جدید شرکت توزیع برق البرز

اپیزود اول : دارم از اداره برمیگردم . راننده حمید عسگری گذاشته ! "عشقمی عاشقتم گل من "

اپیزود دوم : درام تکرار میکنم "عشقمی عاشقتم گل من " کیفمو میگیرم دست چپم از جیب سمت راستم کلید در می آرم و در خونه رو باز میکنم

اپیزود سوم : زنم میگه روغن سرخ کردنیمون تموم شده گلم رفتی روغن بگیری شیر هم بگیر

اپیزود چهارم : شیر و روغنو میگیرم دست چپم از جیب سمت راستم کلید در می آرم و در خونه رو باز میکنم

قورماغه ای روی تیفال

تلوزیون روشنه

هیچکی جلوش نیست

زن رفته حموم

مرد

توی اون اتاق داره با تلفون صحبت میکنه

صحبتش تموم میشه

میاد میشینه جلوی تلوزیون

اوه لعنتی

مرد حس کرد 

انگار

اولین باره که تا حالا جلو یه تلوزیون روشن نشسته

حتی پیش خودش فکر کرد

وقتی میشینی جلو یه تلوزیون روشن

دیگه لازم نیس روشنش کنی

----------------------------- گاهی روشن کردن تلوزیون به مردا ابهت خاصی میده

قورماقه ای روی تیفال 1

توهم

 

 

چشمه شعرمان یبوست گرفته اس

آی - فیلم

تو تلوزیون ۲ تا بازیگر زن صحبت می کردن

من به همسرم گفتم : انقدر از این زنه بدم میآآآآآآد !

همسرم گفت : من از هردوشون بدم میآدد !

و زندگی جریان داشت

با پس زمینه فیلمی که من از یکی از بازیگراش خوشم نمی اومد

همسرم از دو تا

کپی شناسنامه

احساس می کنم کپی شناسنامه ام از خودم مهمتره

اساسا توی ایران بدون کپی شناسنامه توالت عمومی هم نمیشه رفت

برای تدریس

برای تحصیل

برای گواهینامه

برای

گذرنامه

برای کوفت

برای زهر مار

باید کپی بگیری