مثل کارگر افغانی از سر صبح تا بوق سگ میجنبه
یا تو دماغته
یا کلتو میخاورنه
یا آشغالا رو گردن گرفته
آخی
مثل کارگر افغانی از سر صبح تا بوق سگ میجنبه
یا تو دماغته
یا کلتو میخاورنه
یا آشغالا رو گردن گرفته
آخی
یک روز عادی بود مثل همیشه
با این تفاوت که هیچ تفاوتی با روز و شبای قبل نداشت !
همین !
من و همسر
امشب رفتیم کیف بخریم
سبزی خریدیدم
من و همسر
سی دی هم قیمت کردیم
پول هم گرفتیم
من و همسر
خلاصه
امشب خیلی سرد بود !
حتی اگه فراموش بشن
با یه پس زمینه نارنجی از ترکیبی از فیلم آب و آتش
ترانه های شادمهر
بوی باقالی و همسری که در آشپز خانه است
فارغ التحصیل از دانشگاههای معتبر
با حداقل سه سال سابقه کار
ساکن تهران
مسلط به همه چی
ندیدی ؟
دیدی؟
دی !
ی
!
گاهی اوقات اینقدر آشغالها رو قشنگ میبرم بیرون که خودم کف می کنم
گاهی وقتا میشه
ولی امان از گاهی وقتهای دیگه
اصلن نمیشه ها
میفهمی ؟